چهارشنبه 19 شهريور 1393-9:50 کد خبر:860
حسن رمضانزاده/کارشناس فرهنگی و رسانه ای
بانک ها، مروج اقتصاد غیر اسلامی
چرا در جامعه اسلامی که مبنای قرآنی و سیره نبوی و ولایی دارد باید در حوزه قرض الحسنه و تامین وام ها، سود آنچنانی که در گفتار 28 درصدی اما در باز پرداخت 60 الی 70درصدی ، دریافت شود؟؟؟؟؟
خزرخبر:عبوراز گذرگاه معیشتی برای امرار معاش زندگی از جمله دغدغه های خاص جامعه ایران امروزی در همه اقشار به ویژه قشر کم درآمد و بعضا فقیر است. که متاسفانه بر اساس یک راندومان اقتصادی و در سایه برخی کج سلیقگی اقتصادانان و حاکمان اقتصادی و حاکمیت تفکر غیر اقتصادی برای کسب منافع از سوی برخی افراد ، دامنگیر و فراگیر شده است . در این بین نیاز مردم به نقدینگی واژه ای شد برای زیستن که استمرار زیستن اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی از ضروریت و هم و غم مردم می باشد . بانک ها اولین بنگاه اقتصادی و خاستگاه مطالبات مالی است که در بین مردم در تامین این نقدینگی نقش به سزایی در زنده نگه داشتن جامعه پویا در حوزه معیشت داشته و دارد.
سوال اینجاست که آیا این بانک در ارائه این نقدینگی حدود و عقود اسلامی که برگرفته از مبانی اصیل اسلامی است ،را رعایت می کند؟ ایا در قبال اعتماد ملی و مردمی به بانک ها، خدمات شایسته ای بمنظور رفع این نیازها بر اساس شعایر اسلامی و دینی ارائه میدهند؟ آیا این مرکز مالی و نقدینگی حسن عمل با شیوه های مردمی و با دیدگاه ملی مذهبی در ایران اسلامی ارزیابی و نظارت می شوند ؟ آیا اهداف و مبانی اقتصاد اسلامی و منویات شرع مقدس درکردار و رفتار حتی در جزء ترین بخش بانک ها، اعم خصوصی و دولتی ، دنبال میشود؟ ایا پرداخت وام های کلان با سود های کلان و بدون حساب و کتاب با گفتمان دینی و شرعی تناقض ندارد؟ آیا امروز بانک های و موسسات مالی و اعتباری ساخت و ساز های آنچنانی و میلیاردی که برای خود رقم زدند ، بر اساس سرمایه مردمی و یا سرمایه درون نهادی خود می باشد؟ آیا ناپایداری اقتصادی و ترویج فساد های مالی و اقتصادی در همین نوع منش و رفتار بانک های غیر اسلامی نیست ؟ و صدها سوال دیگر که افکار عمومی به دنبال پاسخ درست و منطقی از سوی متولیان بانک ها هستند. نکته اینجاست، با دور نگاه به تاریخ بانک ها در سه دهه گذشته در می یابیم که برخی از این بانک ها در زمان نه چندان دور دراجاره مردم از لحاظ مکانی بود اما در دهه اخیر این روند تغییر و جهش 180 درجه به خود داد به نحوی که امروزه بانک با ساخت و سازهای آنچنانی ضمن خروج از اجاره ، دارای مکانهای شیک در بهترین نقاط شهر هستند که بخش اعظمی از اعتبارات عمرانی از همین سودهای کلان کذایی و به اصطلاح غیر شرعی برای اینگونه بنا تامین شده است. از سوی تک نرخی کردن سود وام بانک ها موضوعی است که سالها سیاست گزاران اقتصادی و سیاسی به آن می پردازند که بیشتر در حرف است و هنوز جامعه عمل پوشانده نشد. اعلام موضع مراجع تقلید و علمای دینی نسبت به این سود ها کذایی ، عملکرد نادرست بانک ها رادر برهنه زمانی مورد چالش و نقد کشاند اما به دلیل نوع غرور اقتصادی و داشتن پشتوانه های سیاسی دولتی ، منویات این بزرگان دین در حوزه بانک کاربردی و اجرایی نشد که در برخی موارد شاهد تقابل به منویات علمای دین از سوی برخی بانک هستیم به طوری که نه تنها سود و باز پرداخت وامها را کاهش ندادند بلکه به ارائه دلایل نامعلومی نرخ سود ها افزایش دادند که این امر افکار عمومی را نسبت به مسائل شرعی و اقتصاد اسلامی متزلزل می کند.
آنچه که امروز، جامعه اسلامی ایران را تهدید میکند، جاری شدن اقتصاد غیر اسلامی در بطن جامعه و ترویج نوع بی دینی در قالب ربای بانکی است. که پیامدهای منفی و انحراف مذهبی و نوع بی اعتمادی دینی را در پی خواهد داشت. اقتصاد غیر اسلامی برمبنی خود سودآوری برای کسب منافع منشا خیلی از عوامل دین گریزی نسل نو و حتی فرار مردان و زنان ایرانی از حوزه دین خواهد شد. چراکه افکار عمومی به این امر اذعان دارند: چرا در جامعه اسلامی که مبنای قرآنی و سیره نبوی و ولایی دارد باید در حوزه قرض الحسنه و تامین وام ها، سود آنچنانی که در گفتار 28 درصدی اما در باز پرداخت 60 الی 70درصدی ، دریافت شود .
حرکت سودخواهانه بانک و سوء استفاده از اعتماد مردم ، در حال حاضر زمینه ساز برخی نابهنجاریها از جمله روابط نامشروع مالی در بخش بانک ها و افراد، رشوه خواری و رباخواری ، بروز و ظهور فساد های مالی و اخلاقی ، تبعیض اجتماعی، بی عدالتی ، و.... رافراهم میسازد . که این امر از جمله مصادیق دین گریزی افکار ایرانی و نوعی بی اعتمادی دینی خواهد بود و این ظلم بزرگی به فرهنگ اصیل اسلام و مبانی دینی و مذهبی از سوی همین بانک ها است که در جایگاه خود خطری است که جامعه اسلامی ایران عزیزرا در عصر حاضر تهدید می کند . بهر حال بانک ها باید بدانند در سایه همین اعتماد ملی و باورهای دینی با شعار بانکدار اسلامی برای حمایت از محرومان و مستضعفان در جهت توسعه پایدار اقتصاد اسلامی در جامعه برای زندگی بهتر فرد فرد ایرانی ، تشکیل شده است .آیا سزاوار این ملت است که اینوگونه بانک ها، پس از گذشت چند سال ، از پول مردم برای کسب منافع حقوقی و حقیقی و ترویج نوع بانکداری غیراسلامی و در تقابل مردم برای سر کیسه کردن آنان، و ساختار شکنی اقتصاد اسلامی و ریشهکن کردن مبانی اسلامی در بانکداری و ترویج و سایه سار کردن بی دینی در جامعه، گام بردارند؟ این در حالی است که مسئولان این بانک ها، دائمااز مقوله اسلامی بودن بانک ها ، اقتصاد اسلامی و نفوذ دین و اعتقادات مردمی حرفی های می زنندکه در عمل آنچه دیده میشود فقط حرف است و حرف است، نه عمل.