شنبه 23 اسفند 1393-5:57 کد خبر:5713
افشاگری همراه با ارائه عملکرد رییس کمیسیون فرهنگی شورای ساری:
ممنوعیت با راه اندازی سرای تداوم انتخاباتی/افزایش سطح مطالبات مردم/راه اندازی شهردار محله
رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر ساری با افشاگری برخی از سنگ اندازی ها،عملکردهای قانونی کمیسیون فرهنگی شورای شهر ساری را اعلام کرد.
به گزارش خزرخبر و به نقل از مازند شورا، نزدیک به یک سال است که از زمان تشکیل معاونت فرهنگی در شهرداری ساری میگذرد،همچنین در دومین سال از فعالیت چهارمین دوره شورای شهر ساری مسئولیت ریاست کمیسیون فرهنگی این شورا با رای صددرصدی اعضای این کمیسیون به «مسعود پیری» عضو شورای شهر ساری واگذار شد.
تحرکات حوزه فرهنگی شهرداری ساری از یک سو، انتقادات برخی از منتقدین به برخی از برنامههای معاونت فرهنگی شهرداری ساری از سوی دیگر در کنار افزایش بیش از صددرصدی اعتبارات فرهنگی، در بودجه 94 شهرداری ساری سبب شد به منظور تشریح عملکرد کمیسیون فرهنگی شورای شهر ساری و برنامههای آن کمیسیون برای سال 94 با «مسعود پیری» رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر ساری به گفتوگو بنشینیم اما به علت مفصل بودن این گفتوگو که به برخی از فعالیتهای اجتماعی - سیاسی، حواشی و شایعات پیرامون ایشان نیز اشان اشاره شده است این گفتوگو را در دو بخش منتشر مینماییم.
ابتدا گزارشی ارائه بفرمایید از عملکرد کمیسیون فرهنگی شورای شهر ساری.
بنده هم تشکر میکنم از اینکه بالاخره «مازند شورا» دو دقیقه فرصت به ما هم داد تا در مورد کمیسیون فرهنگی شورا صحبت کنیم.
در خصوص حوزه فرهنگی معتقدم بسیار بسیار غم انگیز است، به چند دلیل:
1. گستردگی حوزه فرهنگ به قدری هست که هرکسی هر برداشتی از حوزه فرهنگ میکند، یکی میگوید منفعت سیاسی من، یکی میگوید جیب من، یکی میگوید تیم من و ...
2.ما هیچگاه یک انتزاع درستی از اصول فرهنگی و مصادیق فرهنگی نداشتیم، یعنی هیچگاه ندانستیم آن کاری که انجام میدهیم اصل فرهنگی است یا یک مصداق است، چون اصل یک ویژگی دارد و مصداق ویژگی دیگر دارد.
3.همواره در کشور یک از هم گسستگی و از هم گسیختگی بین متولیان حوزه فرهنگ وجود داشته و هیچ گاه هم به هم نمیرسند.
4.همیشه منابع فرهنگی نسبت به سایر حوزهها در حداقل اعتبارات قرار دارد به طوری که ما تنها 2 درصد اعتباراتمان مختص حوزه فرهنگی است در حالی که معتقدم پروژههای عمرانی ماهم باید پیوست فرهنگی داشته باشند.
از قبل اینکه عضو کمیسیون فرهنگی شورا شوم بارها در مصاحبههایم گفتهام شهرداریها متولی حوزه فرهنگ نیستند به یک معنا، شهرداریها اگر کار فرهنگی تعریف میکنند عند اللزوم باید در راستای اهداف خدماتی خودشان باشد به عنوان یک نهاد عمومی و اجتماعی.
بنده با 11 رای از 13 رای اعضا، عضو کمیسیون فرهنگی شدم و با 5 رای رئیس کمیسیون فرهنگی شدم یعنی با ریاست بنده در کمیسیون فرهنگی کسی مخالفت نکرد.
از روزی که کمیسیون فرهنگی را تحویل گرفتم آقای «معیل» به عنوان معاون فرهنگی شهرداری را مجاب به این کردم در دو حوزه برنامه ریزی اساسی بکند، قابل توجه دوستانی که انتقاد میکنند که کمیسیون فرهنگی سیاست گذاری ندارد این سیاست گذاری ماست.
یک- در حوزه ترویجی؛ (یعنی بایستی فرهنگ عمومی مردم را تحت شعاع قرار بدهیم، مثل فرهنگ ترافیک شان، مثل فرهنگ پسماندشان، مثل فرهنگ فضای سبزشان، مثل فرهنگ آداب و معاشرت هاشان) که بتوانیم اهداف خود را محقق کنیم مثلا ترافیک شهر را مدیریت بکنیم، زباله شهر را که بیش از 20 میلیارد تومان در سال از عوارض مردم صرف آن می شود را ساماندهی بکنیم و مواردی از این دست.
دو- در حوزه تثبیتی؛ نیز بایستی اقدامات موثری بکنیم همانطور که مقام معظم رهبری در منویاتشان اشاره میکنند به اصلاح سبک زندگی که آن هم از وظایف شهرداری است در جهت مشارکت آگاهانه.
یک هدف مهم هم داشتیم که مانیفست انتخاباتی و طی این چهار ماه پیگیر آن بودیم ما بایستی سطح مطالبات مردم را افزایش دهیم تا شهروند ما به حقوق شهروندی ما اشرف نداشته باشد چیزهای دست پایین میخواهد، وقتی شهروند از مدیر خودش عزت اجتماعی بخواهد، خود شکوفایی اجتماعی بخواهد، مدیر مجبور است فکر بکند و برنامه بدهد، نمیتواند با چند بنر ادعای کار فرهنگی بکند، درواقع در حوزه تثبیتی جایگشت برنامههای فرهنگی به این سمت تغییر کرد که مشارکت آگاهانه مردم را افزایش دهیم.
به معاونت فرهنگی تاکید کردیم اگر برنامه فرهنگی شما در این دو حوزه نباشد بودجه فرهنگی شما رای نمیآورد.
به اتفاق اعضای کمیسیون و با حضور معاون فرهنگی شهردار بیش از 90 جلسه فرهنگی گذاشتیم، با افتخار عرض میکنم که ریال به ریال هزینههایی که در حوزه فرهنگی اتفاق میافتند در جهت ترویج و تثبیت فرهنگ در عموم مردم است و با توجه به آن که منابع ما محدود است حتی یک ریال آن هم هدفمند هزینه میشود.
بودجه 5/5 میلیاردی حوزه فرهنگی شهرداری را به 13 میلیارد تومان ارتقا دادیم یعنی چیزی حدود 120 درصد رشد، خیلی از حوزههایی که تاکنون به آن ورود نداشتیم مثل حوزه بانوان و معلولین، (در حالی که 14 هزار معلول در ساری داریم تا کنون هیچ خدماتی از شهرداری نگرفتهاند)، در بودجه 94 برای اینها اعتبار دیدیم در حالی که 30 تا 40 درصد بانوان ما و حتی دختران نوجوان ما دچار پوکی استخوان شدند برای حل این معضل برای ورزش بانوان اعتبار تخصیص دادیم.
در حوزه ترویجی هم ساماندهی یادوارههای شهدا، هیئتهای مذهبی، موسسات فرهنگی و قرآنی و ساماندهی تبلیغات محیطی برنامه ریزی کردیم، سال 94 برای ساری سال شکوفایی فرهنگی خواهد بود.
تاکنون بیشتر راجع به سال 94 سخن گفتید، در طی 4 ماه ریاست شما در کمیسیون فرهنگی چه اقداماتی شده است؟
بنده طی این چهار ماه در واقع مجری مصوبات کمیسیون قبلی هستم، این چهار ماهی که در خدمت دوستان هستم، در سال اول شورای چهارم تصویب شده است و ما داریم مصوبات آنها را اجرا میکنیم، چیز جدیدی نداریم ضمن اینکه نظارتمان را حداکثری کردیم.
دوستان ما در کمیسیون فرهنگی به شدت روی هزینهها نظارت دارند و من خودم یعنی شخص مسعود پیری فایلی را تنظیم کردم که ریز هزینهها را میتوانیم روزانه اعلام کنیم یعنی میتوانیم بگوییم از اعتبارات فرهنگی ما چه قدر هزینه شده، کجا هزینه شده و چقدر مانده که این اتفاق تاکنون نیفتاده بود که این یعنی مهمترین گام در جهت شفاف سازی حوزه مالی معاونت فرهنگی.
حضرت عالی از مخالفین تشکیل سرای تداوم بودید، اساسا فلسفه ایجاد سرای تداوم چه بود؟ چرا مخالف بودید و الان چرا حمایت میکنید و برنامههای آینده کمیسیون فرهنگی برای سرای تدام چیست؟
دوستانی که میگویند ما مخالف بودیم و از مصوبه شورا عکس گرفتند این نکته را نگفتند که علت مخالفت بنده چه بوده، بله بنده مخالف تشکیل سرای تداوم بودم و در سال اول شورای چهارم به سرای تداوم رای ندادم دلیلش هم یک کلام بود بنده نگران این بودم که سرای تداوم سرای انتخابات شود چون در آن زمان سه تن از اعضای شورا که برنامه حضور در انتخابات مجلس را داشتند هر روز آنجا بودند، قرار نیست ما از مردم عوارض بگیریم و سراهای انتخابات بسازیم تا رای جمع کنیم، امروز هم اگر این اتفاق بیافتند در اولین روزی که بببینم از سراهای تدارم بهره برداریهای سیاسی میشود با آن مخالف میکنم و اگر الان از آن دفاع میکنم به این دلیل است که در 3 سرای تداوم موجود قریب به 10 هزار شهروند ساروی در حال آموزش دیدن هستند.
دقیقا چند سرای تداوم و در آن چه آموزشهایی میبینند؟
5. سرای تداوم برنامه ریزی شد اما 3 سرا فعال است، آموزشهای شهروندی، روانشناسیهای رایگان، پزشکی رایگان، آموزشهای کودک، و حتی آموزشهای تحصیلی رایگان و ... که مورد استقبال چشمگیر قرار گرفت، اتفاقا نقطه عطف این سراها این است [با تاکید] امسال به هیچ یک از اعضا اجازه نمیدهیم وارد این سراها بشوند البته با رویکرد سیاسی، در شان نظارتی مخلص همه شان هستیم، تشریف ببرند، کنترل و نظارت کنند اما تا زمانی که بنده مسول کمیسیون فرهنگی هستم به هیچ کسی اجازه نخواهم داد با رویکرد سیاسی وارد این سراها شوند.
آیا تعداد این سراها افزایش هم خواهد یافت؟ چه برنامه ای برای آینده آن دارید؟
بله قطعا تعداد سراهای تداوم افزایش خواهد یافت، در سال 94 تاسیس سراهای «مهر» را خواهیم داشت،سرای مهر خدماتی هست که به جامعه سالمندان خواهیم داد، چراکه سالمندان بخشی از شهروندان ما هستند اما هیچ نوع خدماتی از شهرداری دریافت نمیکنند.
در حالی که ما مکلفیم به آنها خدمات بدهیم در همین راستا برای سال 94 سه سرای مهر را در نظر گرفتیم و اگر سیاه نماییها علیه کمیسیون فرهنگی کمتر بشود ان شا الله در سال 94، شهردار محله را هم راه خواهیم انداخت، چراکه اساسا کار شورا حدفاصل مردم و حاکمیت است این یعنی حرف مردم باید در شورا زده شود، انصافا الان حرف مردم در شورا گفته میشود؟
تنها راه این است برویم در بدنه مردم و یک عضو نمیتواند همزمان در چندین محله حضور یابد لذا معتمد هر محل به عنوان حد واصل آن محل و شورا انتخاب می شود که بتواند هم سیاستهای شورا را به مردم انتقال دهد و هم مشکلات محله ها را به شورا انتقال دهند، آن وقت شورا میشود آینه تمام نمای خواست و مطالبات مردم.
آیا سازوکار انتخاب شهردار محله را هم مشخص نمودید؟
درحال مطالعه هستیم، حدود 70 درصد کار را پیش بردیم هر زمان طرح برای ارائه آماده شد در صحن شورا خواهد آمد.
آیا این کار را شورا یاریها نمیتوانند انجام دهند؟
شورایاریها در کشور موفق نبودند چون بازهم سیاسی می شوند، تاکید میکنم ما حق نداریم منافع مردم را با منافع آدم های سیاسی گره بزنیم شورایاری یعنی عضو شورا در محلهها چند نفر را بیابد و آنها را شورایار آن محله بکند که موقع انتخابات از آنها استفاده کنند،این کار سیاسی است.
به عنوان مثال اگر هر عضو شورای شهر ساری ده نفر را به عنوان شورایار معرفی کنند، میشود 130 نفر که آدمِ اعضای شورا هستند ولی اگر هر محل یک نفر را به عنوان شهردار محله معرفی کند خود اعضای محل با او ارتباط خواهند داشت.
مگر انتخاب شورا یاریها با رای مردم نیست؟
با رای مردم هست اما واقعیت بر اساس آنچه که در تهران و برخی از شهرها تجربه شده است این است که این اعضای شورا هستند که به جریانهای مدنی خط و ربط میدهند یعنی در مقام اجرا به عکس عمل می کند اگرچه در مقام تئوری خوب است، ما برای اینکه جلوی این آفت را بگیریم این امر را از شورا یاری به شهردار محله تغییر دادیم.
درحوزه نظارت بر عملکرد معاونت فرهنگی شهرداری ساری چه اقداماتی شده است؟
معاونت فرهنگی شهرداری ساری تنها معاونتی است که بودجه اش پیوست دارد یعنی کلی گویی نکرده است بودجه را به برنامههای ریز تقسیم کرده و ریال به ریال آن را نوشته است، مثلا اگر گفته یک میلیارد در حوزه حقوق شهروندی میخواهم هزینه کنم این یک میلیارد را به بیش از 50 برنامه تقسیم کرده است با پیوست آن ریال به ریالش را نوشته است.
از وقتی که بنده آمدهام، معاونت فرهنگی شهرداری را تکلیف نمودیم که همه برنامههای خود را مصور و مستند سازی بکنند و ریز هزینهها را نیز با آنها چک می کنیم البته وظیفه ما نیست تا این مقدار ریز بشویم اما چون بنده دغدغه دارم و نمیخواهم دشمنی شخصی با بنده و با آقای «معیل» باعث این بشود که به منابع شهرداری که منابع مردم است آسیب وارد بشود به شهرداری تکلیف کردیم تمام اسناد را در اختیار کمیسیون قرار دهد تا بررسی بکنیم و تا به امروز بنده اطمینان خاطر میدهم، امکان ندارد محال ممکن است جایی هزینه بشود و من در جریان نباشم، امکان ندارد به ضرس قاطع عرض میکنم محال است در حوزه فرهنگی شهرداری یک ریال هزینه بشود و کمیسیون فرهنگی شورا اطلاع نداشته باشد ولی بعضیها بررسی نکرده انتقاد میکنند.
آیا معاونت فرهنگی شهرداری بخواهد برنامه ای اجرا کنید نیاز به مصوبه شورا دارد؟
مصوبه شورا به دو گونه است یک این است که شهرداری بودجه سالانه را با پیوست برنامهها ارائه میکند و از شورا رای می گیرد، معاونت فرهنگی شهرداری اگر برای 365 روز سال بخواهد 500 برنامه بگیرد همه آن را از جمله زمان برنامه و هزینه اش را همان ابتدای ارائه بودجه سالانه مشخص کرده است، این شعار نیست میتوانم آن را به شما نشان بدهم.
اما اگر معاونت فرهنگی بخواهد فلبداهه جایی هزینه بکند که در برنامههای ارائه شده قبلی به شورا وجود نداشته است نیاز به مصوبه شورا دارد.
امسال برای اولین بار به معاونت فرهنگی تکلیف کردیم که باید خانههای تاریخی ساری را خریداری کند که در اولین گام خانه «کلبادیها» را خریداری نمودیم این ازجمله کارهایی بود که در برنامه سالانه نبود اما بعد از تصویب در شورا انجام شد.
من از منتقدین سوال دارم؛ بودجه فرهنگی شهرداری تهران 12 هزار میلیارد تومان است، آیا سازمان فرهنگی – هنری شهرداری تهران برای چاپ یک کتاب از شورا مصوبه میگیرد؟ اگر بخواهد این گونه باشد اگر تمام جلسات شورا را به معاونت فرهنگی اختصاص بدهیم باز هم کم است.
کمک به تیم شهروند، کمک به تیم شهدای ساری و کمک به تیمهای آقای کیادهی و .. همه در پیوست بودجه بود و شورا به آن رای داده است اینکه من رای ندادهام ملاک نیست، مهم این است که شورا رای داده است اگر من با برنامه «الف» مخالفم ولی در صحن شورا رای میآورد، میشود قانون.
ضمن این که خدمتان عرض بکنم در کشور ما به برکت این انقلاب دستگاههای نظارتی زیادی داریم خاصه اینکه در مورد شوراها کمیته انطباق داریم چه طور میشود من عضو شورا میفهمم، من خبرنگار میفهمم اما کمیته انطباق با 5 حقوقدان نمیفهمد؟ اداره کل اطلاعات نمیفهمد؟ دوستان ما در سپاه نمیفهمند؟ دادستان نمیفهمد؟ دیوان محاسبات نمیفهمد؟
مسئول بخش کمیته انطباق فرمانداری است، درست است؟
بله
یکی از اعضای شورا میگفت موارد را وقتی ارجاع میدهیم به فرمانداری، جواب میدهند که «به مسولین نظارتی ارسال خواهد شد» اما کی مشخص نیست؟
این دیگر نافی مسئولیت من نیست، وقتی کسی در رسانهها میگوید فلان برنامه مصوبه شورا ندارد این اتهام زنی به همه همکاران و دستگاههای نظارتی است چون همه مصوبات ما را سازمان بازرسی، دادستانی، اداره کل اطلاعات و .. را رصد میکنند.
اگر اتهام زنی است، پس چرا اعضای شورا سکوت کردهاند و موضع نگرفتند؟
چون شما فرصت به ما ندادید، من انتقادم همین است، شما کی به ما فرصت دادید که اینها را بگوییم؟ شما مستقیم میروید یه عنوان رفرنس از یک عضو شورا مطلبی میگیرید و منتشر میکنید، این یکی از آفتهای رسانههای ماست، بنده حق ندارم سخنگوی شورا باشم، کسی چنین حقی را به من نداده، کسی به من حق نداده که از طرف شورا بگویم مصوبه شورا غیر قانونی است.
اما دیدگاه شخصی خود را که میتواند اظهار کند؟
دیدگاه خودش را میتواند بگوید، بگوید از نظر من غیرقانونی است نه اینکه پیامک انبوه بدهد به خبرنگاران و تهدید بکند که فلان خبر را کار کنید این شارلاتانیسم رسانهای است این یعنی خودم را بزرگتر از همه دیدن.
از عمده مشکلات برخی دوستان در شورا این است که فکر می کنند آنها عقل کلاند و ما کریم شیرهایم در صورتی که این طور نیست بلاخره بنده قابلیتی داشتم که در این شهر رای آوردم.
کمیته انطباق که اشاره کردید را بنده معتقد نیستم که کم کاری میکنند اما اگر کم کاری هم بکنند نافی مسئولیت بنده نیست، بنده مسئولیت مدنی دارم و از آن دفاع میکنم.
آیا اساسا ما در قانون داریم که از مبلغی بالاتر معاونت فرهنگی نیاز داشته باشد برای اجرای برنامهها مصوبه شورا را بگیرد؟
اصلا ما همچین چیزی نداریم، ما موضوعی داریم در قراردادها که قرارداد اگر از مبلغی بالاتر باشد بایستی از طریق مزایده عمومی برگزار شود اگر شهرداری و معاونت فرهنگی باید موردی را بر اساس مکانیسم مزایده انجام میداد انجام نداده باشد، تخلف کرده است، اما بنده عرض میکنم یک مورد اگر کسی سند دارد بیاورد که معاونت فرهنگی باید یک مورد را به مزایده میگذاشت و نگذاشته است.
در بخش نظارت بر سایر دستگاههای اجرایی مخصوصا در حوزه فرهنگی چه کردهاید؟ مثلا در موردی همچون حضور یک شاعر در شهر ساری و واکنشهایی که به وجود آمد؟
نظارت یعنی مقایسه بین آنچه که هست و آنچه که باید باشد بعد برویم انحرافات را مشخص کنیم و مثلا به معاونت فرهنگی ارجاع دهیم که باید 100 باشی اما الان 90 هستی، وقتی در موردی همچون «یغما گلرویی» که ما اساسا خبر از این برنامه نداریم و میزبان آن نبودیم چه نظارتی میتوانیم بکنیم؟
ایشان مهمان ارشاد ساری بود به غلط در شهر کتاب ایشان را راه ندادند چون ایشان با مجوز ارشاد حضور یافت و ما نمیتوانیم مخالف تصمیم دولت اقدام نماییم.
اما چرا ما نمیتواینم بین دستگاه های فرهنگی یک تجمیع ایجاد کنیم به این دلیل است که بعد از 14 سال از عمر شورا هنوز قانون گذار این قابلیت را در شورا ندیده است که اختیارات قانونی آن را به شورا تفویذ نماید.
اگر من نامه بنویسم به رئیس فلان اداره که چرا چنین کردید پاسخ خواهد دا به شما چه مربوط است.
اما شما وکیل مردمید.
بله اما قانون گذار این حق وکیل مردم را به ما نداده است، گفته شما حق دخالت ندارید، بنده اگر با سربرگ شورا یک خط نامه بزنم به فرهنگ و ارشاد و از آنها توضیح بخواهم به کمیته تخلفات ارجاع داده شده و سلب عضویت میشوم اینها قانونهایی است که دوستان منتقد ما هم میدانند و با علم به این قضیه موضوع را در رسانهها مطرح میکنند.
کسانی که خودشان [با تاکید] از همین نوع آدمها در ستاد انتخاباتی شان دعوت کردن و رای گرفتند آن موقع میگفتند این افراد خوبند و به صلاحاند امروز میگویند آینها آدمهای فاسدیاند، از انتخابات شوراها زیاد نگذشته است یکی دو سال است، این توهین به شعور مردم است، بنده در آن زمان نه از آن سوی بام افتادم و نه الان از این سوی با میافتم.
اتفاقا در مجمع مشورتی روسای کمیسیونهای فرهنگی در اصفهان به عنوان طرح بنده به آقای «طلایی» گفتم به جای اینکه مواردی را مطرح کنید که خودمان داریم آنها را انجام میدهیم شما بروید حق قانونی ما را بگیرید بنده به عنوان وکیل مردم چرا نمیتوانم از رئیس فلان اداره توضیح بخواهم؟
شخصا به عنوان اثر ماندگار از خودم در نظر دارم این مسئله را با زعمای قم مشورت کنم و به عنوان یک طرح به شورای عالی استان ها ارائه نمایم، تا حتی اگر موفق نشوم وظیفه خود را انجام داده باشم.
تخصیص بودجهها به هیئتهای مذهبی بر چه معیاری است؟ آیا اساسا این وظیفه شوراهاست؟ نقش سازمان تبلیغات اسلامی در اینجا چیست؟
بسیار سوال بجایی کردید بنده با فتخار عرض میکنم یکی از نقاط قوتم در انتخابات و آنچه که به پیروزی من کمک کرد این بود که هیئتی بودم و با افتخار عرض میکنم هیئت داری می کنم و این موضوع را نتنها نقطه ضعف نمیدانم بلکه نقطه قوت خود میدانم.
قبل از بنده در کمیسیون فرهنگی [با تاکید] هیئت فلان میآمد 50 تا بنر میزد 50 نفر هم در مراسمش حضور مییافتند در حالی که 30 میلیون تومان در سال از شهرداری کمک میگرفت اما یک هیئت در فلان محله ساری که توان بنر زدن هم نداشت و 100 نفر در مراسمش حضور مییافتند دو میلیون تومان هم از شهرداری کمک نمیگرفتند.
اینکه اساسا آیا ما باید به هیئتها کمک بکنیم یا نکنیم، تکلیفش کاملا مشخص است، یکی از وظایف حوزه فرهنگی است، بنده عرض کردم ما یک خاصیت ترویجی داریم و یک خاصیت تثبیتی، هیئت داری یعنی تعظیم شعائر اهل بیت (ع) ما وظیفه داریم برای تعظیم شعائر اهل بیت (ع) هزینه بکنیم چراکه اگر هزینه نکنیم جوانی که در این هیئتها حضور مییابند و تربیت اسلامی میشود چه بسا با دیدن برنامههای ماهواره تربیت غربی شود.
[با تاکید] قبل از بنده همین آقایان منتقد که عضو کمیسیون فرهنگی بودند به شکل فلهای کمک میکردند، اساسا ساختاری وجود نداشت هرکس درخواستی میبرد و تیغش آنجا بیشتر میبرید و با عضو شورا بیشتر رابطه داشت بیشتر پول میگرفت امروز که بنده با افتخار عرض میکنم بنده سه جلسه به اتفاق اعضای کمیسیون فرهنگی از آقای «صادقی» رئیس سازمان تبلیغات ساری دعوت کردیم و برای کمک به هیئتها ساختار تعریف کردیم این هنر ما بود برخی برای اینکه ضعف خود را بپوشانند فرار به جلو میکنند.
با افتخار عرض میکنم امکان ندارد از حوزه فرهنگی یک ریال خارج از انظباط مالی که تعریف کرده ایم هزینه شود [باگواه گرفتن اهل بیت (ع)] اگر کسی سندی دارد که یک ریال بیشتر از منابع بیت المال به هیئتی دادیم بیاورند اما در محرم و سفر سال گذشته که بنده رئیس کمیسیون فرهنگی بودم تمام هیئتهای مذهبی که به شهرداری و شورا مراجعه کردند، از منابع شهرداری بهرهمند شدند تکلیف پول شورای شهر، کمک به هیئتهای روستاها نیست اگرچه نمیگویم به آنها نباید کمک کرد ولی نمیتوانیم از مردم شهر پول بگیریم اما در روستاهای اطراف ساری هزینه بکنیم.
نحوی توزیع منابع میان هیئتها، تیمها و باشگاههای ورزشی بر اساس کدام معیار و ملاک میباشد؟
یکی از وظایف شورا و شهرداری ترویج وزش میباشد، در کتابچه بودجه تصریح شده و عین این عبارت آمده است که «کمک به تیمهای ورزشی حاضر در لیگهای برتر»، تنها تیم ساروی حاضر در لیگ برتر «شهروند ساری» است بودجه مصوب شده شورا یک میلیارد تومان بود اما ما 500 میلیون تومان کمک کردیم یعنی همچنان نیمی از حق قانونی این تیم را ندادیم .
در سال آینده کمکهایمان را بیشتر میکنیم تا این تیم قهرمان بشود، به تیم «صنعت ساری» کمک کردیم، به تیم «شهدای ساری» کمک کردیم، به مجموعه تیمهایی که آقای «کیادهی» آنها را مدیریت میکند کمک کردیم، به تمام هیئتهای ورزشی که زیر نظر اداره ورزش و جوانان ساریاند و رزومه دارند کمک کردیم.
من سوال دارم، چرا وقتی ما به یک هئیت شطرنج کمک میکنیم و 5 اعضای آن مقام جهانی میآورند کسی سوالی ندارد چون در تیم شهروند که عضو شورا مدیرعامل آن است؟
از جمله افتخارات بنده اینکه تاکنون چندین جلسه را با رئیس اداره ورزش و جوانان ساری برگزار کردیم تا دیگر هیچ پولی را مستقیما به حساب هیئتهای ورزشی نریزم، به اداره ورزش میدهیم تا آنها در جریان این مساعدتها باشند و از آنها گزارش عملکرد بخواهند.
در بخش مساعدت به موسسات فرهنگی سازوکار حمایت از مولفان و خرید برخی از کتابهای مولفان و مشخصا کمک به موسسه قرآنی «نورالهدی» چیست؟
یکی از صفات خدا صفت ستاریتش است امیدوارم که ستاریت خداوند در طی این دوسال و نیم شورا برای همه 13 نفر شورا باقی بماند چون اگر این گونه نباشد خیلیها رسوا میشوند.
در حوزه قرآنی سرکار خانم «افتخاری» از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای «صادقی» رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، و یک نفر به عنوان نماینده مساجد و کانون های قرآنی در کمیسیون فرهنگی دعوت شدند طی سه جلسه ساختار کمک به موسسات قرآنی را طراحی کردیم ضمن اینکه در مجمع مشورتی روسای کمیسیونهای فرهنگی نیز به ما الزام کردند که از ظرفیت شهرداریها برای کمک به موسسات قرآنی استفاده کنید.
در نحوه هزینه کردن وقتی بنده رئیس کمیسیون شدم باید ابتدا برنامههایی که قبلا مصوب شده بود را اجرا می کردم در خصوص «نورالهدی» در بودجه 93 از این موسسه نام برده شده بود این هنر آقای «احمدی» بود که توانست از اعضای شورا برای کمک به این موسسه رای بگیرد و اعضا به هر دلیلی که به آن رای داده باشند، میشود مصوبه شورا.
اگرچه غیر قانونی نیست اما آن زمان بنده عضو کمیسیون فرهنگی نبودم، لذا فردی که خودش این کمک را تصویب نموده است، انتقاد هم میکند، اما امروز 250 میلیون تومان بابت کمک به موسسات قرآنی اختصاص دادیم و عبارت «نورالهدی» را حذف نمودیم و این انحصار را برداشتیم تا این فرصت را از بقیه نگیریم تا به هر موسسه که عملکرد و برنامه بیشتری داشت مساعدت بیشتری شود.
امروز اگر از انبار فرهنگی شهرداری بازدید نمایید میبینید که چند جلد کتاب از اعضای فعلی و قدیم خریداری و در آن دپو شده است، اما کاری که ما کردیم این است، معاونت فرهنگی را ملزم کردیم به جای اینکه کتاب فلانی را بخرید باید بودجه را در جهت ترویج کتاب خوانی هزینه بکند، یعنی باز هم محدودیت و انحصار را برداشتیم، معتقدیم در حوزه حمایت از مولفین کوتاهی کردیم اگرچه شهرداری متولی حمایت از مولفین نیست اما باید اقدامات ما اصلاح شود که همین شکستن حصر نوعی اصلاح است [یعنی ما هم یه جورایی اصلاح طلبیم- با خنده]
باتوجه به بودجه تخصیص یافته مهمترین برنامههای فرهنگی شهرداری در سال 94 چه میباشد؟
حدود 13 میلیارد تومان بودجه حوزه فرهنگ است که جزئیات برنامه فرهنگی یک کتابچه 300 صفحهای است، اما به طور کلی در شهری زندگی میکنیم که بیش از 70 درصد صنعتش خوابیده است، 50 درصد کشاورزی اش هدر رفت است، صنایع تبدیلی فعال هم نداریم، بازرگانی، تجارت و خدمات فعال هم نداریم، لذا تنها راه توسعه ساری رونق صنعت گردشگری است.
ساری در حال حاضر شهر مسیر هست اما شهر هدف نیست برای اینکه ساری را به شهر هدف و مقصد تبدیل کنیم باید در حوزه گردشگری هزینه کنیم، لذا بنده قبل از انتخابات هم شعار ندادم که کوچه تان را آسفالت میکنم از ابتدا گفتم که چه شد اصفهان، اصفهان شد و ساری، ساری ماند.
انتقاد از پدر خاندگان سیاسی، تحدی طلبی از دستگاه امنیتی/ از پاسخ به شایعه بازداشت تا توضیح پیرامون خرید خانه/ ورود جدی تمشک به انتخابات مجلس
در دومین بخش از گفتوگو با «مسعود پیری» بیش از جایگاه حقوقی ایشان پیرامون جایگاه حقیقی وی پرسش نمودیم و از فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی گذشته و آینده و نیز حواشی و شایعات پیرامون وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میآید.
تمشک چیست؟ چه کرد؟ و سرنوشتاش چه شد؟
گروهی داشتیم که مشاوران بنده بودند در انتخابات با عنوان «مشاوران شهر کهن» که همینک به عنوان یک موسسه فرهنگی چند منظوره ثبت شده است که مدیرعامل و مدیر مسئول آن بنده هستم.
اما اینکه میگویند تمشک در ایام انتخابات خورد و 700 میلیون از شهرداری گرفت و تیر چراغ برق رنگ کرد. بنده از دستگاه امنیتی تحدی میطلبم که اگر این موضوع صحت دارید بیایید بنده را ببرید زندان و اگر صحت ندارد چرا اجازه میدهد برخیها این حرفها را بزنند. یک مورد هم وجود ندارد از پیمانکارانی که آن ایام تیر برق رنگ کردند منتسب به پیری باشد.
قبل از انتخابات در حالی که «عبوری» شهردار بود [با قسم] کلا دو یا سه بار بیشتر شهرداری نرفتم در حالی که ما رفاقت بیست ساله داریم و پسرهای ایشان بنده را عمو صدا میکنند پسر بنده ایشان را میگوید عمو شهرداری اما کسانی که تهمت میزنند که تمشک 700 میلیون تومان را خورد اسم خودشان در لیست تمشک بود. تیم تمشک با 110 نفر از کاندیدای شورای شهر مصاحبه گرفتند و 20 نفر را به عنوان لیست معرفی کردند، البته چند نفر تحمیلی بودند هر 7 نفر شورای سوم را با هر رویکرد سیاسی که داشتند در لیست قرار دادیم چون معتقد بودیم از ما باتجربهتراند.
اما خدا گواه است و به آن سوگندی که در روز تحلیف خوردم یک ریال از جیب بیت المال ساری برای تمشک هزینه نکرده و نخواهیم کرد. اگر شهردار در ستاد بنده سخنرانی کرد در ستاد دیگران هم سخنرانی کرد در حالی که برخی با شهردار عکس قدی میگرفتند و در سطح شهر بنر نصب میکردند و روزنامه چاپ میکردند ما هفته نامه «تمشک» با رویکرد همشهری محله را راه انداختیم و به جای معرفی خودمان نخبگان هر محله را در آن هفته نامه معرفی میکردیم و در همان محله توزیع مینمودیم و مردم بیش از آنکه ما را ببیند خودشان را میدیدند، همین روش برای ما ایجاد رای کرد.
این یک هنر انتخاباتی است، به جای اینکه شعار اشتغال و آسفالت بدهیم مردم را آگاهنه پای صندوق رای آوردیم ولی پدرخاندگان شهر نمیتوانند ببیند جوانی که فرزند یک کارگر است 20 هزار شهر در رای بیاورد.
سر جمع هزینهای که بنده برای ستاد انتخاباتی خودم و تمشک انجام دادم به 50 میلیون تومان نمیرسد. [با قسم] اگر بنده 700 میلیون تومان پول داشتم اصلا در انتخابات شرکت نمیکردم وارد کار دیگر میشدم 700 میلیون هزینه انتخابات کنم چگونه می خواهم آن را جبران کنم؟ از چه راهی؟
ستاد مرکزی بنده در قارن را می گفتند 200 میلیون اجاره کردهایم در حالی که یک میلیون اجاره شده بود و مدارکش هم موجود است. بعد گفتند این پارکینگ شهرداری است مزید اطلاع، پارکینگ قارن ملک شخصی فردی به نام «ابراهیم روشن» است که برای 8 شب آنجا را یک میلیون اجاره کردیم. بابت هیچ ستاد دیگری بنده پول ندادم.
بعد از انتخابات هم دو یا سه نفر را به مجموعه فنی شهرداری معرفی کردم الان با افتخار اعلام میکنم، چون جیب خودشان را پر نکردند و ارزش افزوده برای شهرداری داشتند اما متهم میشویم که تمام پروژههای عمرانی را تمشک گرفت. اگر کسی یک مورد پروژه عمرانی سراغ دارد که منتسب به تیم تمشک است معرفی کند ما بعد از ثبت موسسه با شهرداری استانهای دیگر همکاری میکنیم اما با شهرداری ساری هیچ همکاری نمیکنیم تا متهم به رانت خواری نشویم.
در مورد اینکه در حال حاضر تمشک چه میکند باید بگویم ساری ظرفیتهای بسیاری دارد و این ظرفیتها به سه دلیل عمده مغفول مانده.
1- وجود پدر خاندگانی که توسعه این شهر را برنمیتابند. آنها میگویند هرچه ما میگوییم.
طیف سیاسی خاصی اند؟
نه خیر، از همه طیفهای سیاسی، اصولگرا، اصلاح طلب، چپ، راست، وسط، اعتدال، میانه
آیا درحال حاضر مسولیتهای مدیریتی هم دارند؟
بله، داشتند، دارند و خواهند داشت. اینها پدر خاندهاند.
2- ما شهروند درجه یک و دو و سه داریم. یعنی شهروندان را تقسیم بندی کردیم و نوع خدماتی که دریافت میکنند متفاوت است این آفت است باید برچیده بشود.
3- عمده گرفتاری ما حسد و طمع است یعنی فکر میکنند «پیری» 20 هزار تا رای آورد جای آنها را پر کرد. چرا ما به یکدیگر حسادت میکنیم، چرا به هویت دیگران طمع میکنیم بنده بهترین آدم ساری نبوده، نیستم و نخواهم بود اما بر اساس قاعده دموکراسی، نماینده مردم ام چرا دانسته و یا ندانسته به شعور مردم توهین میکنید؟ چه کسی به عضو شورا این اجازه را میدهد که در صحن شورا بگوید فلانی فساد اخلاقی دارد؟ آیا نوذبالله آنها خدایند؟ دادستاناند؟ دستگاه امنیتیاند؟ که هستند؟ اگر مدرک دارند مرد باشند آن را ارائه کنند به دستگاه امنیتی چرا از این مسئله مهم کوتاه میآیید مگر قسم نخوردید از حقوق مردم دفاع کنید؟
مرد باشید بگویید آقای دادستان «پیری» را شب عاشورا گرفتند بگیر یقهاش را جمع کن این هم مدرکش. آدم در شب عاشورا با همسر خودش هم نزدیکی نمیکند بعد گفتند شب عاشورا نبود شب تاسوعا بود (در کامنتهای مازند شورا یا سایت دیگر دیدم) بعد گفتند شب هفتم بود در حالی که بنده با آقای نجاریان و آقای مدینه در امام زاده یحی ساری بودیم برای این شب عاشورا را مطرح کردند چون چهره اجتماعی بنده هیئتی و مذهبی بوده و خواستند این پشتوانه را بزنند هدف من نبودم خواستند بگویند بچه هیئتی را در شب عاشورا گرفتند.
الان هم در محضر رسانه به عنوان دیدبان حقوق مردم عرض میکنم آقایون مدعی، آقایونی که به بنده انگ و تهمت میزنید و خواهید زد،اگر مدرکی دارید شما را به شرافت انسانی تان قسم، این مدارک را به دستگاه های متولی ارائه کنید تا آنها پیگیری کنند چون من نماینده مردم ام و این مردم گناه دارند چرا که اگر بنده متخلفمام باید تکلیف من را احراز کنند اگر نه از چوب خدا بترسید «مکرو و مکر الله ولله خیر الماکرین» بالاخره شورای چهارم هم تمام می شود به طمع دوتا دانه رای بیشتر و یا اینکه پیری دیگر رای نیاورد این کارها را نکنید. بنده دیگر در این شهر کاندیدای هیچ انتخاباتی نخواهم شد (نه مجلس، نه شورا) اما قویا در انتخابات مجلس دهم فعال خواهیم بود.
آیا گزینه ای هم دارید؟
داریم بررسی می کنیم.
آقای عبوری چه طور، کاندیدا می شود؟
اگر بیاید، در خدمتش خواهیم بود. اما قول دادند شهردار باقی بمانند.
مطلبی از زبان شما در یک مناظره مطرح شد در مازند شورا منتشر نموده بودیم که «کسانی که خود را در معرض مردم میگذارند این را پیش بینی کردهاند که باید در مورد عملکرد خود صحبت کنند» آیا الان هم بر همین اعتقادید؟ و حاضرید در حوزه وظایف و عملکرد خود مناظره کنید؟
هر زمان که احساس کردید که پیری باید در حوزه وظایفش پاسخگو باشد، بپرسید. ما مگر محدودیت ایجاد کردیم؟ اما هرگز نرفتم برای خودم پوزیشن رسانه ای درست کنم بنده زمانی باید در محضر رسانه بنشینم که حرفی برای گفتن داشته باشم.
بله آماده ام البته با کسی که تناسبی میان بنده و حوزه وظایفم و شخص مناظره کننده وجود داشته باشد.
میگویند در برنامهای که برای بانوان بود، یک آقا مجری آن برنامه بود، تایید میفرمائید؟
برنامهای که مجری آن آقا بود اتفاقا سخنران آن هم آقا بود و 100 نفر از آقایان هم در مراسم دعوت بودند. این چه اشکالی دارد؟
میگویند یک مجری برای اجرای برنامههای فرهنگی شهرداری مبالغ آن چنانی گرفته است؟
جناب آقای «عرب» از مجریان موفق در سطح استان بلکه در کشور هستند، در واقع یک برنداند تمام قراردادهایی که با ایشان بسته شد بسیار پایینتر از عرف و مبلغ موجود بود مضافا اینکه برای مراسمی با جمعیت 30 هزار نفر که سخنران آن رئیس مجلس شورای اسلامی است باید یک مجری حرفهای داشت البته ما نمیگوییم مجری حتما باید فلانی باشد، اگر کسی فردی را می شناسد که توان اجرای آن برنامه را داشته است به ما معرفی کند.
میگویند شما خانهای خریدید به قیمت یک میلیارد تومان؟ آیا صحت دارد؟ برای تنویر افکار عمومی اگر امکان دارد منابع مالی آن را اعلام کنید.
اول اینکه خانه بنده 900 میلیون بوده نه یک میلیارد، در سال 89 با پدر و مادر خانهای در سه واحد ساختیم اما بعد از شورا به علت مراجعات زیاد مشکلاتی برای خانواده وجود داشت. چون بنده تک فرزند هستم با پدر و مادرم زندگی میکنم لذا تصمیم گرفتیم خانه ای بزرگتر خریداری کنیم به همین دلیل منزل پدری را 320 میلیون تومان فروختیم. پدرم یک باغ مرکبات به وسعت یک هکتار در روستای «حاجی آباد آبکسر» داشت که 440 میلیون تومان فروختیم. 110 میلیون تومان نیز به نام خود و همسرم از موسسه مالی مهر واقع در میدان امام (ره) ساری وام گرفتم، 50 میلون تومان کسر داشتیم که مجبور شدم خودرو همسرم که یک پژو 206بود را بفروشم و 15 میلون تومان هم قرض گرفتم.
آیا شما در عزل نصبهای شهرداری و رئیس دفتر شورا نقش داشتید؟
بنده قبل از اینکه شورا بیایم آقای «معیل» را به شهردار معرفی کردم، ایشان به مدت 9 ماه مشاور فرهنگی بود و بعد معاون فرهنگی شهردار شد بنده در هیچ عزل و نصبی دخالت ندارم. کسانی که روزها به آقای معیل فحش میدهند شبها با ایشان فالوده میخورند.
در موضوع رئیس دفتر شورا هم اینکه آقای «محبوب اکبری» بعد از آنکه از شهرداری سورک تسویه کرد به شهردار ساری صرفا معرفیاش کردم بعدها جذب شهرداری شد. با اینکه موافق رئیس دفتر شدنشان نبودم چون تعامل با 13 عضو شورا را برای ایشان دشوار میدانستم اما ایشان رئیس دفتر شورا شد، در حالی که بنده متهم بودم که ایشان را به شورا آوردم، اگر اینگونه باشد که آدم نیروی خودش را نمیزند. ولی آقای «شمشیربند» ایشان را به شورا آورد و خود ایشان مسئولیت رئیس دفتری را از وی گرفت.
آیا حاضرید داراییهای خود را اعلام کنید؟
گاهی وقتها اعلام داراییها پز سیاسی و شعار انتخاباتی است. تمام دستگاههای نظارتی را به اشد نظارت دعوت میکنم تا اموال منقول و غیر منقول بنده را نه فقط طی این چند سال که حداقل از 15 سال تا کنون را بررسی کنند.
رابطه نزدیک شما با شهردار را رابطه مشایی و احمدی نژاد تعبیر میکنند، میگویند شما مشایی عبوری هستید. تحلیل شما چیست؟
[باخنده] با این تعبیر پس باید منتظر خیلی چیزها بود. قبلا گفتم ارتباط بنده با آقای عبوری چندین ساله است شاید بیش از 20 سال بنده چند بار از ابوالشهیدین کتک خوردم [با خنده] هر شب یا بنده مهمان آقای عبوری ام یا ایشان مهمان ما هستند اما رفاقت ما نافی مسئولیت بنده نمیشود همچنان که در سال اول شورای چهارم به برنامههای فرهنگی ایشان رای ندادم.
اما این دو نکته را هم اضافه کنید که از ردیف بند ج تبصره 3 ماده واحده بودجه کل کشور برای کل شهرداریها از محل پرداخت دیون به پیمانکاران 100 میلیارد تومان اعتبار تخصیص داده شد، سهم تهران 8 میلیارد تومان،سهم استان مازندران 2 میلیارد تومان و سهم شهرداری ساری به تنهایی 23 میلیارد تومان بوده است.
نکته دیگر اینکه با ابتکار و حمایت آقای «آقامیری» تاکنون دهها میلیاردتومان از طلب شهرداری از بانکها، موسسات، ادارات دولتی و غیره محقق شده است که این هم برای شهر ساری بسیار مفید بوده است و از آقامیری بابت این راهنمایی تشکر میکنم. بسیاری از انتقادات ایشان از سر دلسوزی است اما لحن آن جالب نیست، ایشان اگر نامزد انتخابات مجلس شوند، برایشان کار خواهیم کرد.