چهارشنبه 16 اسفند 1396-9:21 کد خبر:50692
سایه سنگین بیتدبیری بر سر بازنشستگان البرز مرکزی سوادکوه:
نوروز با طعم هیچ! امیدواریم برای شما چنین نباشد
بازنشستگان البرز مرکزی سوادکوه 30 سال با سنگهای سخت در دل کوهها دست و پنجه نرم کردند و کم نیاوردند، ولی امروز در مقابل بیتفاوتی برخی مسئولان، هر روزشان جان کندن است.
به گزارش خزرخبر و به نقل از بلاغ، اینکه 30 سال سخت ترین شغل دنیا را انجام دهی و الان انتظار حمایت و حقوق بازنشستگی داشته باشی، انگار چیز عجیب و غیر منتظرهای است، آنقدرعجیب و غیر قابل باور که هر وقت حقوق بازنشستگی واریز میشود، برایشان حکم سورپرایز را دارد.
صحبت از بازنشستگان محترم، نجیب، سخت کوش و البته مظلوم البرز مرکزی سوادکوه است، انسانهای شریفی که 30 سال با سنگهای سخت و سیاه در دل کوههای انباشته از ذغالسنگ دست و پنجه نرم کردند و کم نیاوردند، ولی امروز در مقابل بیتفاوتی برخی مسئولان و شرایط سخت اقتصادی، هر روزشان جان کندن است.
مگر نه اینکه وقتی این بازنشستگان، مشغول کار بودند، هر ماه از حقوق ماهیانهشان، مبلغی برای این روزها کم میشد؟ مگر غیر از این است کارگران معادن ذغالسنگ البرز مرکزی با مشقت، سنگهای سیاه را از دل کوه استخراج میکردند تا شرکت ملی فولاد صندوقهایش را پر از پول کند و به کارگرانش قول داد که زمان بازنشستگی از آنان حمایت کند؟ امروز همان روز وفای به عهد است.
آقایانی که به بهانههای مختلف از همسانسازی حقوق بازنشستگان سرباز میزنید، مسئولانی که معمولاً یکی دو ماه حقوق این قشر مظلوم را دیرتر پرداخت میکنید، آیا معتقد هستید که باید روزی پاسخگو باشید؟
این روزها شاهدیم که هنگام پرداخت هزینه درمان خانواده بازنشستگان، ایرادهای کاهی گرفته میشود، ماهها نسخههای درمانی در بایگانی کانون بازنشستگان خاک میخورد، ولی امیدی به پرداخت آن نیست،بیمارستانهای متعددی که طرف قرارداد با این قشر زحمتکش بودند، چند سالی است که دیگر به آنها خدمات نمیدهند.
بازنشستگان البرز مرکزی، سالهای جوانی خود را صدها متر در دل کوههای سوادکوه سپری کردند و وقتی به خانه برمیگشتند، با چهرههایی سیاه از ذغالسنگ ولی سرشار از شور و شوق خدمت به منطقه و خانواده، مهیای شروعی دوباره برای کار بودند. امروز که سن و سالی از آنها گذشته و جسم زخمی از کار زیاد آنها نیاز به مراقبت و مداوا دارد، با برنامهریزی غلط و منفعتطلبانه عدهای خاص، روز به روز نحیفتر و دردمندتر میشوند،علاوه بر این مشکلات جسمانی، این روزها به دلیل عدم پرداخت به موقع حقوق بهحقشان ، اندیشه و روان آنها نیز بیمار خواهد شد.
نمیدانم متولیانی که در این قضایا مقصرند آیا مفهوم شرمندگی نزد خانواده و فرزندان را درک میکنند؟ یا برایشان قابل باور هست پیرمردان بالای 70 سال، هنوز باید بیل بزنند تا بتوانند نان سفره خانواده خود را به عسرت تامین کنند؟
بازنشسته عزیز؛ پدر و پدر بزرگ شریف بچههای سوادکوه! ما فرزندان این آب و خاک، همیشه قدردان زحمات شما هستیم و برای سالهای جوانی دفن شده شما در دل کوههای سوادکوه احترام قائلیم ،خدا نکند روزی را ببینیم که شما شرمسار باشید.
آنانی که با ثمرهی سالهای جوانی شما، این روزها مشغول خریدهای آنچنانی برای شب عید هستند روزی شرمنده خواهند شد، روزی که دیگر سودی ندارد و باید برای همیشه داغ عذاب الهی را بر روی پیشانی خود تحمل کنند.