يکشنبه 29 بهمن 1396-8:50 کد خبر:50423
آهِ کشاورزان مظلوم دامن چه کسانی را میگیرد؟
تولید به قیمت مُفت!/حق با کشاورز است یا آمارهای مسئولان؟!
قصه باغدار، پرغصهتر از قصه برنجکار مازندرانی است چرا که نمیداند تولیدش را زیاد کند یا کاهش دهد،نه دلخوش به مصاحبه مسئولان است و نه امیدوار به فروش محصولش، تنها امیدش خداست.
به گزارش خزرخبر و به نقل از فارس، قصه باغدار، پرغصهتر از قصه برنجکار مازندرانی است چرا که نمیداند تولیدش را زیاد کند یا کاهش دهد، زیادش بازار ندارد و کمش کفاف هزینههایش را نمیدهد.
یک نگرانی همیشگی دارد و آن این است، سرمای ناخوانده پاییز که تمام محصولش را به یکباره سرما بزند به یغما ببرد و چیزی برایش نگذارد جز غم و اندوه... .
اما امسال شرایط کمی بهتر بود، از سرمای پاییز جان سالم به در بُرد اما سرمای بازار یقهاش را گرفت و طبق مصاحبههای مسئولان بخش کشاورزی مازندران، پرتقالش را از 700 تومان تا یکهزار و 200 تومان فروخت اما هرچه حساب و کتاب میکند جبران هزینههایش نشد و سودی برایش نداشت.
سر در گم است، باغش را کفبُر کند و شالی بکارد یا با همین شرایط ادامه دهد؟! اما وقتی به سرانجام برنج فکر میکند کمی پشیمان میشود ولی ته دلش از باغداری هم راضی نیست.
نمیدانیم چه کسی پیدا میشود که فریاد نهان کشاورز و باغدار را بشنود و این سکوت سنگین چه زمانی شکسته میشود اما امان از زمانی که کشاورز به ستوه آید.
* سود نداشتن باغداری و برنجکاری در مازندران
با توجه به گفتههایی که مسئولان دارند و در جلساتی که همپای آنان هستیم، صحبت از خریدی را به میان میآوردند که به نفع باغداران بود و توانستند محصول خود را با قیمت مناسبی به فروش برسانند اما مثل همیشه زیاد به آمار و ارقام شیک مسئولان دل نبستیم و به سراغ باغداران رفتیم.
رضایی که از باغداران روستاهای اطراف شهرستان ساری است، میگوید سال گذشته تولید مرکباتش خوب بود اما با بارش برف حتی یک کیلوگرم از آن را به فروش نرساند و امسال هم برف و یخبندانی در کار نبود اما قیمت پایین سبب شد تا نتواند از پس هزینههایی که یکسال برای باغ خود انجام داد برآید.
وی گفت:خریداری برای محصول بر سر باغ نمیآمد و ناچارا مرکبات را هر کیلوگرم 500 تومان به فروش رساندیم و با این قیمت حتی نتوانستم از پس هزینههای کود و آبیاری که داشتم بربیایم چه برسد هزینه کارگری و....
* مرکبات را مُفت به فروش رساندم
این باغدار میگوید: چرا مسئولان میگویند مشکلی برای فروش محصول وجود نداشت؟ ما که با هزار زحمت و مکافات توانستیم محصول خود را بفروش برسانیم، در مازندران دیگر نه باغداری و نه کشت برنج، سودی ندارد و خواهان این هستیم زمینهای خود را به فروش برسانیم تا از پول آن از پس هزینههای زندگی و فرزندان خود برآییم.
باغدار دیگری با هزار گِله و شکایت از کشاورزی کردن در مازندران بیان کرد: چندین ماه در شالیزارها تا زانو در گِل فرو رفتیم و محصولمان در انبارها خاک میخورد و در گرمای تابستان در باغها، خود را مشغول بیل زدن و آبیاری درختان کردیم و محصول خود را مُفت به فروش رساندم، با فروش آن هیچ سودی عایدم نشد تا خستگی گرمای تابستان از تن در رود اما برای اینکه بر روی درخت نماند و بر غصههایم افزوده نشود، آن را هر کیلوگرم 450 تومان فروختم.
* مسئولی توانمند در مازندران نداریم
حبیبی میگوید: نمیدانیم باید در مازندران چه محصولی تولید کنیم تا بهانه را از مسئولان بگیریم و محصول ما را به تاراج نبرند، آیا مسئولان نمیدانند کشاورزان از طریق فروش محصول خود امرار معاش میکنند؟ چرا این همه ظلم در حق کشاورزان کرده و فکری به حال ما نمیکنند؟! چرا از مسئولان بالادستی خود نمیخواهند فکری بحال این قشر بیادعا کنند؟
وی افزود: خودمان با هزار سختی و مشقت تولید میکنیم، خودمان هزینههای تولید را پرداخت میکنیم اما مسئول توانمندی نداریم که بخواهد برای محصولات کشاورزی مازندران برنامهریزی داشته باشد.
این باغدار بیان کرد: مسئولان بخش کشاورزی بهجای نشستن پشت میز و سرگرم کردن خود با نامهنگاری و از این جلسه به آن جلسه رفتن، بهتر است در مزارع حضور پیدا کنند و بدانند درد دل کشاورزان چیست و خود را با انجام مصاحبههایی که همه چیز در مازندران خوب است و نه در تولید و نه در فروش مشکلی داریم گول نزنند.
وی گفت: واقعاً نمیدانیم باید تولید کنیم یا نه، از مسئولان میخواهیم ما را از این کلاف سردرگم نجات دهند چراکه اگر به همین روال پیش رود باید فاتحه مرکبات را همانند برنج در مازندران خواند و وابسته به مرکبات خارجی شد.
* ترجیح میدهیم از مرکبات و برنج خارجی استفاده کنیم
باغدار دیگری میگوید: دیگر کشاورز تاب و توان و رمقی برای ورود به شالیزار و باغ ندارد و خسته از رنج تولید و ناامید از آینده، چون به خوبی پیشبینی میکند در زمان برداشت محصولش مسئولان دروازه واردات را باز و کشاورزان را زمینگیر میکنند و مدیران ما هم که عادت کردند آمارهای نجومی ارائه دهند.
وی گفت: با این اوضاع و احوال ترجیح میدهیم از برنج و مرکبات خارجی مصرف کنیم و زمینمان را به فروش بگذاریم تا از پس هزینه های زندگی، ازدواج پسر، تهیه جهیزیه دختر و مخارج دانشگاه فرزندانمان برآییم.
حسینی میگوید: زمانی زمینمان حکم ناموسمان را داشت و از اجداد خود به ارث برده بودیم اما اکنون مجبوریم برای امرار معاش زندگی، باغ خود را به فروش برسانیم.
این باغدار گفت: چه کسی این درد و رنج را می فهمد و مشکلات ما را درک می کند؟ همه از پشت تریبون داد کشاورز را می زنند اما آنچه به جایی نمیرسد، فریاد است.
برای خالی نبودن عریضه به سراغ مدیر تنظیم بازار جهاد کشاورزی مازندران رفتیم تا از آمارهای حدس و گمانی آنان هم مطلع شویم و ببینیم آمار آنان صحیح است یا گفتههای باغداران.
حسین نگهدار اظهار کرد: در حال حاضر قیمت پرتقال به صورت عمده از یکهزار و 700 تا 2 هزار و 200 تومان و به صورت خردهفروشی تا 2 هزار و 700 تومان است.
وی ادامه داد: قیمت برنج نیز بهصورت عمده 8 هزار و 934 تومان و به صورت عمده 10 هزار و 360 تومان است، همچنین قیمت برنج شیرودی 5 هزار و 145 تومان، برنج فجر 7 هزار تومان است؛ خردهفروشان با دریافت سود 10 تا 15 درصدی برنج را در بازار به فروش میرسانند.
مدیر تنظیم بازار جهاد کشاورزی مازندران گفت: به اعتقاد من قیمت پرتقال به نفع تولیدکننده است چرا که در حال حاضر 250 تا 300 هزار تن پرتقال در انبارها ذخیره شده که فروش با این قیمت به نفع تولید کننده خواهد بود.
حال قضاوت را به گردن خوانندگان و دلسوزان کشاورزی میگذاریم که آیا حق با کشاورز است یا آمارهای مسئولان!!!
اینها درد دل باغدارانی بود که زحمات چندینماهه آنان با توجه به عدم بارش برف و یخبندان با بیدرایتی مسئولان به سختی و با کمترین قیمت به فروش رفت.
نه دلخوش به مصاحبه مسئولان است و نه امیدوار به فروش محصولش، تنها امیدش به خداست و تنها انگیزه اش لبیک به ندای رهبرش که گفته باید در تولید محصولات کشاورزی خودکفا شویم و اقتصادمان را مقاومتی کنیم.
هرچه در رسانهها به چشم میخورد همه حاکی از مصاحبههای مدیران از بهبود اوضاع و شرایط خوب تولید و کشت و کار است اما آنچه از زبان کشاورز میشنویم سراسر ناله و گلایه از مشقت تولید و بازار نابهنجار تولیداتش است.
امیدواریم مسئولان برای شنیدن صدای سکوت کشاورزان تأخیر نکنند، چون آه مظلوم دامن خیلیها را میگیرد، بهخصوص آنهایی که مسئولترند.