يکشنبه 18 خرداد 1393-21:30 کد خبر:283
صادقعلی رنجبر
مازندارن و مشکل مدیران ناشی، آزمایشی، سفارشی و خواهشی!
باید بپذیریم که مشکلات مازندران و مازندرانی ها با مدیران ناشی، سفارشی، چالشی، خواهشی، آزمایشی و آموزشی حل نشده و ما با این همه پتانسیل مدیریتی که در سطح ملی درخشیده اند.
خزرخبر- کسی شک ندارد که امام علی(ع) انطباق مطلق با حق و حقیقت شده و تبلور تمام نمای حق بوده و کاملاً یقین است که «علی(ع) با حق است و حق با علی(ع) است»، اما همان امام همام می فرمایند: علی را با حق مقایسه کنید و نه حق را با علی! و این یعنی که مصداق ها باید با معیارها قیاس شوند، نه آنکه مقدمتاً و بر اساس سلیقه های فردی، مصداق ها را پیدا کنیم و بعد بخواهیم به هر قیمتی که شده، بر تنش لباس معیار بپوشانیم، زیرا نتیجه اش بر اساس یکی از خطبه های نهج البلاغه، می تواند ناخوشایند شود، یعنی در عمل، لباس معیار بر تن مصداق معیارشکن، یا گشاد باشد و یا بلند و یا اینکه هم بلند باشد و هم گشاد! که در هر حالت، نمی توانند مطلوب جلوه کنند و متأسفانه تاریخ دور و معاصر ما، مشحون از اینگونه انتصابات هنجارشکن و ناعادلانه است و در برسی و علت یابی این همه عقب افتادگی های تاریخی، فهم همین نکته کافی است.
جالب است بدانیم که برخلاف این تکلیف نمایی هایی که متأسفانه در ناتوان ها هم باب شده است، در فرهنگ و آموزه های دینی ما مؤکداً تأکید شده است که نه تنها اشغال کرسی های مسئولیت، گاهی بر ما تکلیف نیست، بلکه اگر پس از تحقیق و تفحص به این یقین برسیم که دیگری از ما در همان مسئولیت بهتر و تواناتر عمل می کند، قطعاً ادامه مسئولیت ما و تکیه ما به آن اریکه، حرام شرعی است.
علاوه بر خسران های تاریخی، داستان امروز مدیریت اجرایی جامعه ما از جمله در استان مازندران، در برخی موارد، تکرار همین اشتباهات تآسفبار تاریخی است که متأسفانه در هر یک از طیف های مدیریتی و جناح های سیاسی به وضوح قابل مشاهده است و در این رابطه استثناء بردار هم نیست.
خامی برخی مدیران را با جوانگرایی و پیری برخی دیگر را با تجربه گرایی توجیه کرده و بی مهارتی عده ای از آنها را با خوشنامی و متعهدبودن و نیز غیرمتعهد بودن عده ای دیگر را با نیاز جامعه به توانایی تخصصی آنها منطقی جلوه می دهند و تنها اتفاقی که پیوسته به ثبت می رسد، حفظ و یا افزایش فاصله ای است که ما با آرمانها و اهدافمان پیدا کرده ایم.
با اینکه در طول سی و پنج سال گذشته، مردم ما در بیش از سی و پنج انتخابات، با تغییر مداوم رویکردهای انتخاباتی خود و پشت خط گذاشتن نوبه ای و متناوب طیف ها، جبهه ها و جناح های سیاسی، پیام واضح خود را پیرامون گرایش و نیاز مشهودشان به مدیران متعهد و متخصص به فهم همه رسانده اند، باز هم شاهدیم که متأسفانه جناح های پیروز، عبرت نگرفته و باز هم در چرخه اِعمال سلیقه ها، معیارها را له کرده و مصداق های از قبل پیش بینی شده ستادی، جناحی، حزبی، فامیلی، رفاقتی، هم سازمانی، همزادگاهی و غیره را در اولویت قرار می دهند و داستان تلخ تقدم افراد را بر برنامه ها بطور مکرر شاهدیم.
یعنی اینکه ما آخر متوجه نشدیم که مثلاً تغییر و جابجایی مدیران دستگاههای اجرایی مازندران اعم از جهاد کشاورزی، جنگلها و منابع طبیعی، میراث فرهنگی و گردشگری، آموزش و پرورش، صنعت، معدن و تجارت، دانشگاهها و دهها سازمان مهم، بر اساس کدام برنامه رسانه ای شده و نیز توانمندی سیستمی، انجام گرفته و اصطلاحاً قرار است که به واسطه این انتصابات جدید، چه اتفاقات جدیدی در این سازمانها بیافتند و در آن سوی انتصابات جدید نیز درک نکردیم که تثبیت مدیران قبلی برخی از این سازمانها، باز هم بر اساس کدام توانایی و مهارت سیستمی و برنامه محور شکل گرفته است؟!
در هیچ کجای دنیا و در هیچ کشور پیشرفته ای دیده نشده و نمی شود که اول، افراد را منصوب کنند و بعد از آنها برنامه بخواهند و یا اگر فشار و اصرار و سماجت رسانه ها در میان نباشد، اصلاً هم برنامه نخواهند و با تحمل همین روزمره گی ها و فعالیت های شبیه ماشین امضاء و به تعبیر حضرت آیت الله جوادی آملی "مدیریت از نوع کنترل از راه دور"، مدیریت سنتی، باری به هر جهت و سلیقه محور را استمرار بخشند.
در حالی که مدیریت ها باید خلاقیت محور، توسعه محور، سیستماتیک، ارزش محور و جدّی باشند، ضمن احترام به مدیران توانمند و کارآمد، متأسفانه برخی از مدیریت های جامعه ما و مشخصاً استان ما، مصاحبه محور، سخنرانی محور، جلسه محور، طنزمحور، توجیه محور، توصیه محور، نسیه محور، حواله محور، شلوغ کردنی و نیز از مصادیق بارز فرافکنی و دلیل تراشی اند و بطور نمونه در اتفاقات کوچکی مثل بحران اخیر سیل زدگی و آب گرفتگی در شهرهای مازندران باز هم این نوع مدیریت، بازتاب رسانه ای پیدا کرد و دیدیم که چگونه مدیران اجرایی جامعه ما چگونه همدیگر را میهمان اتهامات و زیر سؤال بردنهای هم می نمودند و شک نکنید که در همین چند روز آینده نیز اینگونه مصاحبه ها و پناهجویی های رسانه ای برخی مدیران در قضایایی مثل غرق شدن مسافران در دریا و مسائل حادّ فرهنگی و غیره باز هم ملاحظه خواهد شد.
همه کسانی که در گود مدیریت حضور داشته و یا حتی از دور دستی بر آتش دارند می دانند که برنامه خواهی و رقابت بین نامزدهای یک کرسی، کیفیت انتصابات را بطور زائدالوصفی ارتقاء خواهد داد و از طرفی این برنامه ها بخاطر اینکه عصاره مشاوره ها و نظرخواهی از کارشناسان و با تجربه ها هستند، طبعاً شناسنامه و آئین نامه های کاری مدیران برتر و برگزیده تلقی شده و تا آخر می دانند که برای چه آمدند و می خواهند به کجا بروند!؟
و البته تأکید می شود که متهم کردن منتقدانی امثال حقیر به اینکه در 8 سال گذشته، سکوت کرده ایم نیز دروغی آشکار است، چرا که همه کسانی که سایت ها و مطبوعات را پیگیری می کنند، می دانند و شهادت می دهند که ما هفته ای را بدون انتقادات سازنده پشت سر نمی گذاشتیم و در این رابطه دوستان خود را هم استثناء نکرده و نمی کنیم و از این رو بطور پیوسته شاهد و شاید هم قربانی گله گذاری ها، قهر ها و آشتی های دوستان مان، هم در کابینه های قبلی و هم در کابینه فعلی بوده و هستیم.
اصحاب رسانه با تلخی نگاه ها، تندی واژه ها، تغییر رفتارها، تعطیلی دعوت ها، تشدید گله ها و حتی تکثیر شکایت های قضایی مدیران کم طاقت مأنوس اند و ضمن اینکه دست خادمان دلسوز و توانای مردم و جامعه را می بوسند، اما به عنوان فعالان رسانه ای، نمی توانند بخاطر تشکر و امتنان اهالی قدرت، چشمان خویش را به روی واقعیت ها بسته و زبان خود را پلمپ کرده و رسالت اجتماعی و دینی خود را نادیده بگیرند.
از این رو لازم می دانیم به اصحاب مدیریت استان متذکر شویم که با توقف تغییرات سنتی و فردمحور، پروژه تغییرات هوشمند، سیستماتیک و برنامه محور را راه اندازی نموده و دود آتش این همه جابجایی بی فایده را که فقط به چشم مردم می رود، به سود مضاعفی مبدل کنیم که از قِبَل آن جامعه، فواید تغییر را حس کرده و مثلاً مشکل بیکاری جوانان و یا گرانی کاذب کالاها و خدمات کاهش یابد.
به هر حال باید بپذیریم که مشکلات مازندران و مازندرانی ها با مدیران ناشی، سفارشی، چالشی، خواهشی، آزمایشی و آموزشی حل نشده و ما با این همه پتانسیل مدیریتی که در سطح ملی درخشیده اند، نباید با این فقر توانایی و عملکرد مواجه بوده و در سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی، نتوانیم گامهای اساسی برداشته و تحقق این شعار سالانه را به تأخیر اندازیم.
در پایان از مسئولین کشوری و به خصوص از مدیران ارشد استان انتظار می رود که به هر شکل ممکن تلاش کنند تا ضمن پرهیز از دادن وعده های بی برنامه و توخالی، دغدغه فرهیختگان جامعه را در زمینه بکارگیری و انتصاب مدیران توانمند و دارای رویکرد سیستمی، رفع کرده و پاسخگوی این همه سؤالات و ابهاماتی باشند که چپ و راست در رسانه ها مطرح شده و برای افکار عمومی ذهنیت سازی می کنند.